secara tak terbayangkan به طور غیرقابل تصوّر، غیر قابل تصوّر ادامه... بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَصَوُّر، غِیرِ قابِلِ تَصَوُّر دیکشنری اندونزیایی به فارسی